به زودی این وبلاگ بروزرسانی میشه! + منم همینطور (گزارشی از این مدت که نبودم)
سلامی دوباره به دوستای گلم میدونم خیلی ها دیگه نیستن و این قضیه دنبال کردنای الکی هم خیلی زیاد شده!
اما خواستم بگم!
وبلاگ به زودی رنگ جدیدی میگیره!
قالب عوض میشه
و قالبای جدید هم اضاف میشن!
در کنارش منم نیاز به یه بروز رسانی دارم،
مخصوصا در بحث اعتماد به آدم ها !
و دوست انتخاب کردن!
اما قالب جدید این وبلاگ چه قسمت هایی خواهد داشت؟
به تازگی پادکستی رو زدم به اسم ویتاتو یا WITATW که در واقع مخفف What I Think About The World هست!
و خب اون پادکست رو میخوام اینجا هم پخشش کنم!
پس یه اتاق یا روم جدید داریم! ترجیحا با اسم پادکست!
میتونید تو چنل تلگرام پادکست هم عضو شید، عضویت در ویتاتو
این پادکست فعالیتش از 20 تیر شروع میشه!
قالب های جدید حرفه ای تر هستند
و خیلی شبیه به قالب های وبلاگ نویسی ورد پرس هستند
با این تفاوت که کاملا رایگان هستندمثل همیشه
ولی فرقش اینه که
بدون جاوا اسکریپت کار میکنند!
از طرفی قراره به زودی یه کتاب خیلی معروف در زمینه ChatGPT به قلم ترجمه من و یکی از دوستانم (خ.م.ف) چاپ بشه !
که خب فکر میکنم اون رو هم بهتون معرفی کنم البته اون موقع
و اما در رابطه با خودم!
تصمیم گرفتم این مدت کتاب های کامپیوتر ساینس+ زبان ++C رو بخونم
اصولا زبانی هست که زیاد کسی نمیره سمتش !حداقل در دنیای امروز،
ولی من بهش علاقه مند شدم
مخصوصا از اون بعد Scientific اش خیلی خوشم میاد
زبان آلمانی رو تا حد خوبی خوندم
و دارم ادامه میدم
و فکر میکنم تا یکی دو سال دیگه از ایران میرم!
به تازگی داریم
با دوستامون یه پادکست دیگه هم میزنیم
که با @محمد_رضا و @امیر_حسین قراره اجرا بشه
این پادکست در مورد دنیای وبلاگ نویسی هست!
امیدوارم که بتونه خوب کارش رو انجام بده.
یه گروه زبان زدم
خداروشکر الان 132 نفر توشن
و خب داریم زبانمون رو قوی میکنیم
و از ممرایز و دیگر چیز ها استفاده میکنیم
این مدت خیلی در گیر مطالعه بودم!
سرم یکمی درد میکنه
و احساس میکنم دارم بزرگتر میشم!
اما خب، جلوی خودم رو گرفتم!
چون برام بزرگ شدن زیاد جذاب نیست !
پس میخوام همونجوری که بودم بمونم!
گزارش کار مینویسم! هر روز....
چند تا ایده دارم که باید اجراش کنم!
و در آخر دی امسال تصمیم گرفتم تنهایی زندگی کنم
کلی دردسر داشتم کلی دعوا و بدبختی با مادر پدر،
آخه من پسری بودم که هیچ وقت بیرون نمیره!
بعد یهو استقلال و تنها بودن؟
ولی خب به هزار بدبختی و هزاران شرط و شروط تونستم بیام بیرون از فضای خانواده،
هر چند که عاشق اون فضام ولی خب میخواستم یکمی با دنیا آشنا بشم!
یکی از دوستام که خیلی میخواست که با من بیاد رو هم با خودم آوردم !
و بعد فهمیدم که در کمال ناباوری ازم سواستفاده شده!
به روش نیاوردم و الانم اون با این که وسایل نه چندان مهمش رو برای لاپوشونی اینجا جا گذاشته !
دیگه به این خونه نمیاد!
اینجا برای اولین بار خورشت لوبیا سبز پختم و پیتزای مارگاریتا، فکر میکنم مهارت آشپزیم خیلی زیاد شده!
و مخصوصا ظرف شستن ! این روزا خیلی بهتر ظرف میشورم! آب کمتری مصرف میکنم و سختی های کار خونه رو درک میکنم!
و همینطور خیلی خیلی دلم برای مادر و پدرم تنگ میشه!
بسیاری از اوقات از کار خونه بی اندازه خسته میشم ولی برای مثال در یخچال چیزی نیست و باید برای خرید به بیرون برم!
خب از اونجایی که وسیله خاصی ندارم باید پایه پیاده برم!
اسنپ هم که اینجا نداره!
خداروشکر همه چیز ها اینجا ارزون تره !
ولی خیلی سخته!
زندگی به تنهایی کار بی اندازه سخت و طاقت فرسایی هست!
دوستش دارم ولی عاشقش نیستم!
دوست داشتن یه چیزی به خاطر شرایط زندگی میتونه باشه!
من درس خوندن رو دوست دارم اونم به این خاطر که فکر میکنم شاید بتونم با درس پس از مرگ اسمم رو زنده نگه دارم همین !
زیاد از لحاظ امید به زندگی امیدوارم نیستم!
ولی سعی میکنم بهتر باشم!
چندین بار به خاطر دعوا در فضای مجازی گوشیم رو شکستم!
فکر میکنم دیگه نباید گوشیم رو پرت کنم !
خیلی از اوقات برنامه ریزی میکنم ولی انجامش نمیدم!
نمیدونم احساس میکنم ، خسته و کمی بیمارم !
کمی ناامید و در عین حال امیدوار!
در این مدت لایه های زیرین جامعه رو به وضوح دیدم!
زیاد جالب نیست ! و بی اندازه کثیفه !
منظور از کثییف خاک گرفته نیست !
گاهی اوقات خودِ مدرنیته هم میتونه کثافت به بار بیاره!
مردم بی اندازه تنبل، خود پرور و ... شدن!
اصولا متن های طولانی دیگه جواب نمیده !
و سعی میکنم همه چیز رو خلاصه کنم!
فرهان امروز خیلی داره سعی میکنه که به اسم اصلیش و تلفظ اصلیه اسمش یعنی فَرِ هان نزدیک بشه !
فکر میکنم این حقیقت که میخوام به خودم نزدیک تر بشم کمی من رو بیمار کرده !
کم حوصله تر از قبل شدم !
و الان چندین ماه میشه که وبلاگ های مورد علاقم رو دنبال نکردم!
فکر میکنم زندگی داره به روال عادیش برمیگرده!
هدف تازه ای برای زندگیم دارم و اون راضی بودنه!
همین به تنهایی کار من رو راه میندازه !
نه برام دنیا دیگه مهمه و نه آخرت !
هیچکدومش اهمیتی نداره واقعیتش هم همین یک باری که زندگی میکنم !
برای هزار بارم بسه!